۱۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۵
عوارض صادرات؛ کلید خلق ارزش افزوده یا مانعی برای توسعه فولاد

یکی از مهمترین و استراتژیک ترین زنجیره های تولید در اقتصاد کشور زنجیره فولاد محسوب میشود که سهم ۱.۵ درصدی در تولید ناخالص داخلی کشور را دارد و باید با اتخاذ سیاست های صحیح بر رشد و توسعه و ایجاد ارزش افزوده بیشتر در این صنعت بکوشیم، اما متاسفانه چند سالیست که با سیاست های نادرست صادراتی نه تنها شاهد ارزآوری و شکوفایی سنعت بلکه مانع رشد و توسعه این صنعت و هدر رفت منابع ملی و تضعیف ارزش افزوده نیز شده ایم.

صادرات فولاد سود یا زیان اقتصاد ملی

در حالی که ایران یکی از بزرگ‌ترین ذخایر سنگ‌آهن در منطقه را در اختیار دارد، اما سیاست‌های صادراتی فعلی در حوزه زنجیره فولاد، به تقویت خام‌فروشی و هدررفت سرمایه ملی منجر شده‌اند. صادرات گندله، کنسانتره و سنگ‌آهن با تعرفه‌های پایین و ارزش افزوده کافی، نه‌تنها به زیان صنعت داخلی تمام شده، بلکه بازار داخلی را نیز دچار نوسانات جدی کرده است.

شکاف تعرفه‌ای، عامل اصلی بی‌انگیزگی برای ارزش افزوده بیشتر

عوارض صادراتی گندله در مقایسه با آهن اسفنجی به‌طورغیرمنطقی پایین‌تر است؛ این در حالی‌ست که آهن اسفنجی با ارزش افزوده بالاتر، مشمول تعرفه‌های سنگین‌تری شده و به همین علت، تولیدکنندگان انگیزه‌ای برای عبور از مراحل بعدی زنجیره ندارند.

همانطور که در نمودار زیر پیداست با تغییر عوارض صادراتی محصولات ابتدای زنجیره فولاد (کنسانتره و گندله) در سال ۱۴۰۲ به طرز محسوسی صادرات شدت گرفته و شدت صادرات در آمار ها مشهود است.

عوارض صادرات؛ کلید خلق ارزش افزوده یا مانعی برای توسعه فولاد

عوارض صادرات؛ کلید خلق ارزش افزوده یا مانعی برای توسعه فولاد

بورس کالا یا بازارهای موازی؟

این شکاف تعرفه‌ای باعث شده صادرات گندله افزایش یابد و در نتیجه، عرضه داخلی کاهش یابد و بازار داخلی دچار کمبود و گرانی شود. در چنین شرایطی، قیمت گندله در بورس کالا نیز از واقعیت فاصله گرفته و زمینه را برای ایجاد بازارهای موازی و فروش‌های خارج از بورس با قیمت‌های پایین‌تر فراهم کرده است.

از سوی دیگر، برخی تولیدکنندگان گندله اقدام به گران‌فروشی با قیمت‌هایی بالاتر از نرخ جهانی کرده‌اند؛ این امر نه‌تنها قدرت رقابتی صادرات ایران را کاهش می‌دهد، بلکه بر شرکت‌های پایین‌دستی نیز فشار وارد می‌کند.

در نهایت، باید پرسید: آیا وقت آن نرسیده سیاست‌های صادراتی کشور با هدف تکمیل زنجیره ارزش اصلاح شوند؟

یارانه‌ها در خدمت خام‌فروشی تا ارزش افزوده بیشتر

با توجه به یارانه‌های انرژی و زیرساختی که به صنایع بالادستی تعلق می‌گیرد، صادرات گندله با تعرفه پایین، به معنای هدررفت سرمایه ملی است. این در حالی‌ست که صنایع پایین‌دستی با کمبود مواد اولیه و افزایش قیمت مواجه‌اند. یارانه‌های انرژی، زیرساخت و منابع طبیعی باید در خدمت رشد پایدار صنایع داخلی باشد تا به ایجاد محصولات با ارزش افزوده بیشتر انجامد نه اینکه صرف فربه سازی صنایع خارجی شود.

اگرچه صادرات برای ارزآوری ضروری است، اما سیاست گذار باید با ترتیبی آن را به سمت صادرات با ارزش افزوده بیشتر هدایت کند.

تحلیل روند ۱۰ ساله صادرات زنجیره فولاد ایران

در یک دهه‌ی گذشته، صادرات زنجیره فولاد ایران از حدود ۶ میلیون تن در سال ۱۳۹۳ به بیش از ۳۰ میلیون تن در سال ۱۴۰۲ رسید گرچه این روند رشد به دلیل اتخاذ سیاست های اشتباه و ناترازی انرژی در داخل باعث کاهش تولید و نتیجتا کاهش صادرات در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ شد اما برآیند کلی ده ساله آن با رشد همراه بود که نشانه‌ی توسعه ظرفیت تولید در کشور است.

نکته کلیدی اما این است که این رشد، بیشتر در ابتدای زنجیره فولاد با ارزش افزوده کمتر مانند گندله، کنسانتره و سنگ‌آهن اتفاق افتاده است. به‌ویژه در سال ۱۴۰۲، صادرات کنسانتره رشد بیش از ۶۰۰ درصدی داشته و صادرات گندله نیز رکورد ثبت کرده است. این یعنی برخلاف توصیه‌های سیاست‌های صنعتی، صادرات با ارزش افزوده پایین تر نه‌تنها متوقف نشده بلکه تسریع و درواقع تشویق شده است.

در همین حال، سهم صادرات آهن اسفنجی و محصولات نهایی فولادی مثل میلگرد و ورق، به نسبت رشد کمتری داشته یا حتی در برخی سال‌ها ثابت مانده که علت آن تعرفه‌های صادراتی نامتوازن، کمبود مواد اولیه در بازار داخل، و نبود مشوق‌های کافی برای تکمیل زنجیره ارزش. بوده است.

به زبان ساده، طی ده سال گذشته، ایران منابع طبیعی‌ اش را بیشتر به شکل خام فروخته تا به شکل محصول نهایی و این یعنی صادرات یارانه و اشتغال، به جای صادرات تکنولوژی و ارزش افزوده که بزرگترین مشکلات ساختاری در اقتصاد معدنی نیز در حال حاضر با آن مواجه هستیم ناشی از اتخاذ چنین تصمیماتی است.

عوارض صادرات؛ کلید خلق ارزش افزوده یا مانعی برای توسعه فولاد

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha